منو

استراتژی معاملاتی کانسلیم چیست؟ 

انتشار: ۰۸ اردیبهشت ۰۴
مطالعه: ۵ دقیقه
استراتژی معاملاتی کانسلیم چیست؟ 

استراتژی معاملاتی کانسلیم یا CANSLIM روشی سیستماتیک برای شناسایی سهام مستعد رشد با ترکیب تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال است که توسط ویلیام جی. اونیل سرمایه‌گذار برجسته آمریکایی توسعه یافته است. اونیل طی بیش از ۳۰ سال تحقیق و بررس به ۷ معیار کلیدی در سهام پیشرو دست یافت. اونیل این معیارها را در قالب چارچوبی منسجم و قابل اعتماد تحت عنوان CANSLIM در اختیار سرمایه‌گذاران قرار داد.

کانسلیم چیست؟

کانسلیم یک استراتژی معاملاتی است که بر اساس ۷ معیار کاربردی پایه‌گذاری شده است و در واقع هر حرف کانسلیم معرف یکی از این معیارهاست. در ادامه این مطلب به معرفی این معیارها می‌پردازیم. 

  •  رشد درآمد جاری 

اولین معیار انتخاب سهام مستعد رشد در استراتژی کانسلیم، رشد درآمد جاری است. درآمدهای جاری شامل درآمدهای فصلی و میان‌دوره‌ای شرکت است و برای این منظور باید EPS سه ماه اخیر نسبت به EPS سه ماهه مشابه سال گذشته، حداقل ۲۵ درصد رشد داشته باشد.

  • رشد درآمد سالانه

استراتژی کانسلیم بر سهام با سابقه سودآوری و پتانسیل رشد آتی تأکید دارد و به این ترتیب باید سود سالانه شرکت در طول دوره ۳ تا ۵ سال گذشته رشد مستمر و بیشتر از ۲۵٪ داشته باشد. محصول، خدمت یا مدیریت جدید

در استراتژی کانسلیم، انتظار می‌رود شرکت‌ها نوآوری‌‌هایی مانند عرضه محصول یا خدمت جدید، فناوری جدید یا تغییر مدیریتی اثرگذار ارائه دهند. بررسی شرکت‌های برتر بورس آمریکا نشان می‌دهد که وقوع چنین نوآوری‌هایی معمولاً منجر به رشد چشمگیر ارزش سهام شده است.

  • عرضه و تقاضا 

بررسی میزان عرضه و تقاضای سهم، چهارمین معیار در استراتژی کانسلیم است. در نظر داشته باشید که عرضه محدود همراه با تقاضای قوی برای یک سهم، تقاضای مازاد و فضایی برای رشد سهام ایجاد می‌کند. 

  •  رهبر یا دنباله‌رو

در استراتژی کانسلیم توصیه می‌شود که سهام پیشرو در یک صنعت را انتخاب کنید. شرکت‌هایی که در بخش‌ یا صنعت خود نقش رهبری دارند، احتمالاً عملکرد بهتری نسبت به رقبا دارند. تجربه اونیل نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری روی سهام پیشرو شانس موفقیت بیشتری دارد. 

  • نهاد پشتیبان

مالکیت و حمایت قوی توسط سرمایه‌گذاران نهادی یک نشانه مثبت در استراتژی کانسلیم تلقی می‌شود. شرکت‌هایی که سهامداران عمده آن‌ها نهادهای مالی مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های سبدگردان هستند، معمولاً پتانسیل رشد بالایی دارند زیرا این نهادها با هدف کسب بازدهی مطلوب، سهام این شرکت‌ها را انتخاب کرده‌اند.

  • جهت بازار 

جهت بازار مانند یک فیلتر نهایی در فرآیند انتخاب سهم عمل می‌کند. ممکن است سرمایه‌گذار بر اساس ۶ معیار قبلی یک سهم را انتخاب کند، اما اگر جهت بازار به درستی تشخیص داده نشود، فرد متضرر خواهد شد. بنابراین تحلیل نمودارهای قیمتی و پارامترهای تابلوخوانی مانند ارزش و حجم معاملات روزانه در بازار چشم‌انداز جامعی از جهت بازار ارائه می‌دهد. 

مزایا و معایب استراتژی کانسلیم چیست؟

همانطور که گفته شد، کانسلیم یکی از شناخته‌شده‌ترین استراتژی‌های انتخاب سهام در بازار سرمایه است که با ترکیب تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، در شناسایی سهام مستعد رشد به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند. کانسلیم بر عواملی تاثیرگذاری مانند رشد سودآوری، رفتار قیمتی مطلوب و جهت کلی بازار تمرکز دارد؛ اما با این وجود، آگاهی از مزایا و معایب این استراتژی در تصمیم‌گیری اصولی سرمایه‌گذاران موثر است. در ادامه این مطلب به معرفی برخی از مزایا و معایب کانسلیم می‌پردازیم.

مزایای استراتژی کانسلیم

  • ترکیب تحلیل بنیادی و تکنیکال: کانسلیم با بهره‌گیری همزمان از داده‌های مالی و رفتار قیمتی، تصویر کامل‌تری از موقعیت سهام ارائه می‌دهد.
  • چارچوب شفاف و گام‌به‌گام: چارچوب کانسلیم مسیر تحلیل و انتخاب سهام را منظم و همچنین تصمیم‌گیری را ساده‌تر و هدفمندتر می‌کند.
  • شناخت زودهنگام فرصت‌های سرمایه‌گذاری: سرمایه‌گذار با استفاده از 7 معیار کانسلیمی می‌تواند شرکت‌های مستعد را در مراحل اولیه شناسایی کند.

معایب استراتژی کانسلیم

  • نیاز به زمان و تحلیل دقیق: موفقیت در کانسلیم مستلزم صرف وقت زیاد برای بررسی صورت‌های مالی، نمودارهای قیمتی و روندهای بازار و البته سهام است.
  • حساسیت به نوسانات بازار: استفاده از استراتژی کانسلیم در دوره‌های نزولی کاربردی ندارد. 
  • تمرکز بر داده‌های تاریخی: با توجه به اینکه کانسلیم بر داده‌های تاریخی تمرکز دارد، ممکن است در پیش‌بینی عملکرد آینده دچار خطا باشد.

استراتژی کانسلیم (CANSLIM) یک چارچوب ساختار یافته و منظم برای سرمایه‌گذاری است که با تکیه بر ۷ معیار کلیدی، به شناسایی سهام با پتانسیل رشد بالا در بازار سرمایه کمک می‌کند. این روش ترکیبی از تحلیل بنیادی و تکنیکال را به کار می‌گیرد و سرمایه‌گذار را گام‌به‌گام در انتخاب سهم مناسب هدایت می‌کند. با این حال، باید توجه داشت که موفقیت در اجرای این استراتژی نیازمند کسب دانش تحلیلی، تجربه کافی و توانایی مدیریت ریسک است.